کسی را دوست میدارم ولی افسوس او هرگز نمیداند
من امشب مستم و وحشی
نمی فهمم چه میگویم
و با پایی که لرزان است
به درگاهت می آیم باز
و ای کوه یخ سنگی
مرا نادیده میگیری
و میدانی تو خود گو یا
که از دست خط من خوانی
که دستانم چه میلرزد
چو در وصف تو میگوید
و میکوشد رها سازد
ترا از قالب سردت
و شاید هم که میترسی
به این دستان لرزان دستهایت را ببخشایی
و تو باور کنی یا نه
من از مستی نمیلرزم
منبع ( آشنای دیروز )
اینم id من که یکی از دوستان خواسته بود
ID:dashhossein9656@yahoo.com